بعضا دیده میشود که کالیبراسیون تجهیزی خارج از محدوده است (تلرانس مجاز یا Calibration Out of Tolerance). معنای این اتفاق چیست؟ چه تاثیری دارد و باید در قبال آن چه کرد؟ تمرکز این نوشته بر این مساله است که اگر تجهیزی از کالیبره خارج شد چه تصمیماتی باید اتخاذ گردد.
معنای «از کالیبره خارج شدن» را به طور خلاصه میتوان به این صورت شرح داد: «بعضی نقاط کالیبراسیون در محدوده معین قرار نگرفتند.»
این اتفاق سبب میگردد تا نتایج کالیبراسیون از محدوده خارج باشد و به اصطلاح Failed یا Reject شود که در صنعت نیز به صورت ریجکت اتلاق میشود. در صورت تعمق در این تعریف به ظاهر ساده، نکاتی پدیدار میشود که در ادامه به آن خواهیم پرداخت…
چه میزان تلرانسی باید در نظر گرفته شود؟
برای کالیبراسیون تلرانسی (بیشترین میزان خطای مجاز) برای مقایسه نتایج تست با آن انتخاب میکنیم. در صورتی که این تلرانس توسط تجهیز رعایت نشود، خارج از کالیبره تلقی میشود و اقداماتی برای آن باید صورت پذیرد.
زمانی که تجهیزی خارج از کالیبره اعلام میشود، اولین سوالی که شکل میگیرد «چه میزان تلرانس در نظر گرفته شده است؟» خواهد بود که این سوال باید به «چه میزان تلرانسی در نظر گرفته شود؟» تغییر کند.
در صنایع فرآیندمحور این میزان تلرانس را عموما همان دقت تجهیز اعلام شده توسط سازنده در نظر میگیرند. به طور مثال اگر صد ترانسمیتر خریداری شود و در جاهای مختلف نصب شوند، تمام آنها تلرانسی یکسان خواهند داشت. در صورتی که عمدتا هر کدام از محلهای نصب، شرایط متفاوتی دارند که باید تلرانسهای متفاوتی نیز برای آنها در نظر گرفت چرا که قسمتی با حساسیت بیشتر باید تلرانس کوچکتری داشته باشد و کالیبراسیون تجهیزات آن قسمت نیز باید به دفعات بیشتری اتفاق افتد.
بالعکس اگر حساسیتی در کار نباشد، کوچک بودن این تلرانس سبب هدررفت منابع مالی و زمانی میشود. در ابتدای کار تجهیزات، میزان تلرانس عموما همان مشخصات سازنده در نظر گفته میشود و در ادامه از کارکنانی که از فرآیند اجرایی مطلع هستند برای تصمیمگیری در این مورد مشورت گرفته میشود.
چگونه متوجه میشویم تجهیز از کالیبره خارج شده است؟
با فرض اینکه سطوح تلرانس به درستی انتخاب شده است، اگر فردی اعلام کند که عملکرد تجهیز خارج تلرانس تعیین شده است، اولین سوالی که از او پرسیده میشود «مطمئنی؟!؟» و بعد از آن «از کجا مطمئنی؟!؟» خواهد بود!
این سوال با سوالات بعدی که «از کدام کالیبراتور استفاده شده است؟» و «عدم قطعیت کلی کالیبراسیون چقدر بوده است؟» ادامه پیدا میکند. اگر کالیبراسیون تجهیز به آزمایشگاهی برونسپاری شده باشد به «عدم قطعیت کالیبراسیون آن آزمایشگاه چقدر است؟» تغییر میکند.
برای هر اندازهگیری میزان کلی عدم قطعیت بسیار حائز اهمیت است. هر زمان بیانیه انطباقی برای رد یا قبول شدن و یا حضور در گستره تلرانس مدنظر اعلام میشود، عدم قطعیت کالیبراسیون صورت گرفته نیز باید مشخص باشد تا تصمیم مناسب گرفته شود.
بحران تا چه حدی است؟!
بعد از اینکه از عدم رعایت تلرانس تعریف شده برای تجهیز، درستی تلرانس تعریف شده، فرآیند کالیبراسیون و عدم قطعیت آن اطمینان کسب شد، چه گامی باید برداشت؟ ارزیابی بحران باید صورت پذیرد تا اهمیت آن مشخص شود.
برای یک تجهیز نصب در فرآیند، بهتر است که میزان تلرانس کمی کوچکتر از نیاز واقعی فرآیند در نظر گرفته شود. با این کار در صورتی که تجهیز کمی از تلرانس تعریف شده خارج شود، مشکل خاصی برای اندازهگیری ایجاد نخواهد شد.
طی ارزیابی بحران، باید مشخص شود که در صورت خروج تجهیزی از تلورانس، تاثیر خطا در اندازهگیری و کنترل فرآیند چه مقدار است؟ همچنین تاثیر آن بر محصول نهایی چگونه خواهد بود؟
در صورتی که تجهیز موردنظر یک کالیبراتور باشد، باید بررسی گردد که تاثیر این خطا بر تمام اندازهگیریهایی که توسط آن صورت گرفته چیست؟
برای فرآیندهای بسیار حساس یا اندازهگیریهای ایمنی، خطای مازاد هم توسط نصب دو یا چند تجهیز دیگر باید اضافه شود. در این حالت اگر تنها یکی از تجهیزات موفق به رعایت تلرانس نشود، مشکل حاد ایجاد نخواهد شد.
برای بعضی از اندازهگیریها میتوان قبل از هر بار اندازهگیری، تجهیز را چک کرد. به عنوان مثال یک ترازو را پیش از هر بار اندازهگیری یا طی یک برنامه روزانه میتوان توسط یک وزنه مرجع بررسی کرد. برای کالیبراتورها نیز این کار تحت عنوان بررسی میاندورهای بین موعدهای کالیبراسیون چک میشود. موعد کالیبراسیون برای تجهیزات نیز بنا به حساسیت کاری که انجام میدهند مشخص میشود. بنا بر کاربرد، اگر عدم رعایت تلرانسهای تعریف شده هزینه زیادی ایجاد کند، بر فواصل موعدهای کالیبراسیون تاثیرگذار خواهد بود.
عدم رعایت تلرانس در کجای زنجیره ردیابی اتفاق افتاده است؟
میزان حساسیت و عواقب خارج شدن از کالیبره یک تجهیز به جایگاه آن تجهیز در در زنجیره ردیابی هم ارتباط دارد. یک قانون کلی برای هر کالیبراسیونی این است که نیاز به ردیابی به یک استاندارد بالاتری دارد. از تجهیزات تا استانداردهای ملی چند پله دیگر نیز وجود دارد تا به عنوان مثال یک ترانسمیتر مستقیما به سازمان استاندارد ملی ارسال نشود.
ترانسمیتر با یک پروسس کالیبراتوری که خود با استانداردی سطح بالاتر کالیبره شده، بررسی میشود. بالاترین سطح از کالیبراتورهای مرجع یک کارخانه باید توسط یک آزمایشگاه کالیبراسیون تایید صلاحیت شده انجام شود. آزمایشگاههای کالیبراسیون مرجع نیز بنا به قابلیت ردیابیشان به استانداردهای ملی اعتبار لازم را کسب کردهاند.
هر چه خطای رخ داده در این زنجیره بالاتر باشد، تاثیرگذاری آن بر تجهیز مورد استفاده در فرآیند بیشتر خواهد بود. فرض کنید آزمایشگاه ملی متوجه شود یکی از مراجع از تلرانس تعریف شده خارج است و از این تجهیز برای کالیبراسیون کالیبراتور چند آزمایشگاه مرجع استفاده شده است. این به معنای این است که تمام تجهیزاتی که با کالیبراتور مرجع آزمایشگاه بررسی شدهاند نیز تحت تاثیر قرار گرفتهاند که ممکن است چندین صنعت را درگیر کند!
از چه زمانی این اتفاق افتاده است؟
زمانی که عدم رعایت تلرانس حین کالیبراسیون پیدا میشود، ممکن است پیش از این، این مساله رخ داده و کسی متوجه آن نشده است. بسیار مهم است که زمان آن مشخص شود، چرا که تمامی اندازهگیریهای بعد از آن مشکوک خواهد بود و محصولات تولید شده بعد از آن ممکن است تاثیر پذیرفته باشد و نیاز به فراخوان باشد.
یافتن زمان دقیق از کالیبره خارج شدن تجهیز کار آسانی نیست. این کار را میتوان با بررسی نتایج کالیبراسیون قبلی و فرض نصب درست تجهیز بعد از هر کالیبراسیون شروع کرد. در صورت عدم وجود مستندات بین کالیبراسیونهای موفق قبلی و کالیبراسیون خارج از تلرانس فعلی، تمام نتایج حاصل در این فاصله باید مشکوک تلقی شود.
میتوان اندازهگیریهای صورت گرفته توسط تجهیز و هر داده مرتبطی را بررسی کرد تا شاید زمانی که انحراف ایجاد شده است، مشخص گردد. به طور مثال افزایش ناگهانی در ارقام ثبت شده میتواند نشانه این امر باشد. همچنین با بررسی تجهیزات یکسان در موقعیتهای مختلف و درونیابی انحراف آنها میتوان حدود زمانی را به دست آورد.
پیدا کردن زمان دقیق خارج شدن یک تجهیز از تلرانس تعریف شده، کاری سخت است، چه بسا نیاز باشد که کل اندازهگیریهای بعد از آخرین کالیبراسیون تاییده شده آن مشکوک و رد ارزیابی شود.
چه عواقبی دارد؟
پس از اینکه متوجه شدیم؛
- تجهیزی واقعا خارج از تلرانس عمل میکند
- میزان انحراف از تلرانس چه قدر است
- چه زمانی از تلرانس خود خارج شده است
گام بعد تشخیص محل استفاده تجهیز مذکور است تا اندازهگیریهای مشکوک ردیابی شود.
در مثال ترنسمیتری که زده شد، محل استفاده مشخص است. اما اگر تجهیزی پرتابل بوده و در موقعیتهای مختلف به کار گرفته شده باشد، مساله قدری مشکل میشود. برای کالیبراتورها یک گزینه، ردیابی معکوس است. در گزارش این روش باید تمام کالیبراسیونهایی که توسط تجهیز صورت گرفته، لیست شود و نتایج آنها بررسی گردد.
در صورتی که تجهیز فرآیندی خارج از تلرانس عمل کند باید تاثیر خطای اندازهگیری توسط متخصص بر فرآیند و محصول نهایی مشخص شود. در بهترین حالت تاثیری ندارد و هزینه زیادی تحمیل نمیشود ولی ممکن است این خطا منجر شود که محصول نهایی به طور کل از مشخصات تعریف شده فاصله گیرد، در این صورت است که هزینههای جبران بسیار بالا میرود.
در بسیاری از فرآیندها کنترل کیفی تنها در محصول نهایی نیست و فرآیند نیز باید طبق اصول تعریف شده پیش برده شود مانند صنایع غذایی یا دارویی یا عملیات حرارتی تجهیزات هوایی. در این صورت مشتریان و کاربران محصول باید مطلع شده و یا محصول به طور کل از سطح بازار جمعآوری شود که برای برند کمپانی بسیار ضرر ایجاد میکند.